شهيد جعفر تيغ‌نورد

شهيد جعفر تيغ‌نورد فرزند محمد به‌ سال‌ 1342 در فومن‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود. هفت‌ ساله ‌بود كه‌ وارد مدرسه‌ شد و پس‌ از طي‌ دوره‌ ابتدايي‌، راهنمايي‌ و متوسطه‌ به‌ أخذ مدرك‌ ديپلم‌ رشته‌ي‌ فرهنگ‌ و ادب‌ نايل‌ آمد. با آغاز حركت‌ نوين‌ و انقلابي‌ مردم‌ مسلمان‌، نقش‌ ارزنده‌اي‌ داشت‌و در سالهاي‌ انقلاب‌، اعلاميه‌ها و نوشته‌هاي‌ ضدرژيم‌ را بر ديوارهاي‌ معابر عمومي‌مي‌چسباند.
پس‌ از شروع‌ جنگ‌ تحميلي‌، از سوي‌ نهاد بسيج‌ به‌ سوي‌ جبهه‌هاي‌ حق‌ عليه‌ باطل‌ شتافت‌ و عاشقانه‌ با متجاوزين‌ بعثي‌ به‌ مبارزه‌ پرداخت‌. اين‌ شهيد گرانقدر با حضوري‌ سبز و فعالي‌ كه‌ در جبهه‌ داشت‌، سرانجام‌ در دهم‌ ارديبهشت‌ 1361 در عمليات‌ پيروزمندانه‌ بيت‌المقدس‌ در طراح‌ خرمشهر، شربت‌ شهادت‌ را نوشيد و سرش‌ را فداي‌ اسلام‌ و انقلاب‌ نمود.
شهيد تيغ‌نورد در اوان‌ نوجواني‌ با نماز و قرآن‌ آشنايي‌ پيدا نمود و در تكيه‌ مهديه‌ فومن‌، به‌ نمازجماعت‌ مي‌ايستاد و به‌ فراگيري‌ كلام‌ خدا، مبادرت‌ مي‌ورزيد. صداقت‌ و صميميت‌ خاصي‌ داشت‌ و همواره مهربان‌ و آرام‌ بود. در سالهاي‌ پيش‌ از رفتن‌ به‌ جبهه‌، به‌ فعاليت‌ هنري‌ نيز پرداخت‌ و در نمايشنامه‌ها به‌ اجراي‌ نقش‌ مي‌پرداخت‌. فعاليت‌ هنري‌ را در سال‌ 1360 با گروه‌ «ابوذر» آغاز نمود و در نمايشنامه‌ «مسلمان‌ آنسوي‌ ديوار» نوشته‌ فاطمه‌ مشكيني‌ به‌ كارگرداني‌ محمدعلي‌ پورجاني‌، به‌ ايفاي‌ نقش‌ «محصل‌» پرداخت‌.
پس‌ از شهادتش‌ بود كه‌ دبيرستان‌ فردوسي‌ سابق‌ (تأسيس‌ 1338)، يعني‌ همان‌ مدرسه‌اي‌ كه‌ در آن‌ به‌ تحصيل‌ پرداخته‌ بود، به‌ نامش‌ نام‌گذاري‌ گرديد.

وصیت نامه شهید

بسم رب الشهدا
مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد.(امام خمینی)
با درود به کوه استوار در مقابل  ظلمها امام خمینی و تمامی جانثاران اسلام و شهدای گلگون کفن.به فرمان امام خمینی اسلحه بدوش میگیرم و برای مبارزه با جور و ظلم و تجاوز راهی شهر شهادت میشوم همانطور که رسول خدا فرمود(اشرف الموت -قتل الشهاده)شرافتمندترین مرگها  شهادت است من نیز به ندای آنها پاسخ مثبت میدهم و سعادت  در راه خدا و احیای حق مستضعفان را برگزیدم و باید بگویم  رفتن از این دنیای فانی بدنیا ابدی هجرت از ییک زندگی سلول وار است بیک گلستان همیشگی .ولی من خود را لایق کشته شدن در این راه نمی بینم هنوز خیلی تا انسانیت واقعی شدن فاصله دارم عمری از ما گذشت و ما در خلاف مسیر حرکت کردیم و ارواح همگی  شهدا وقتی آرام خواهد گرفت که اسلام در ایران و سپس  در جهان مستقر شود و امام مهدی عج پرچم اسلام را در جهان به اهتزار در آورد و امیدوارم که عزیزان و نزدیکان آن روز را ببیند و از سربازان امام مهدی عج باشند اگر من در این راه کشته شدم 
از دوستان  واقعی و دلسوز به اسلام و همگی عزیزان تقاضا دارم در حق من دعا نمایید همه ما روزی آب  گندیده ای بیش نبودیم و سرانجام ما نیز خاک شدن است چرا این جان را به جای اینکه رفته رفته به نابودی رسد و این تن قبل از اینکه بپوسد  با خدا معامله نکنیم از امت مسلمان انتظار دارم اسلام را بشناسند  و روحانیت را بشناسد و بشناسانند در نمازها و دعاهایتان  امام این رهبر مستضعفان را یاد آور باشید  بیاد خانواده شهدا و مستضعفان باشید چند کلمه با پدر و مادر عزیزم  مادر جان خداحافظ خوشحال باش از اینکه فرزندت را در راه اسلام و استقرار ماندن  کتاب مقدسمان و قران می دهی در ان دنیا فاطمه زهرا بانوی صدر اسلام از تو گله ندارد و در مقابلش رو سپید هستی.پدر جان در راه خدا اسماعیل های خود را آماده کن مبادا اگر فرزندت  در راه الله حرکت کرد و شهید شد غمی به چهره مردانه اتا بنشیند شادان باش و  بدان که شهادت یکی از  اعضا خانواده  باعث سربلندی و عزت شرف خانواده تو و اسلام  می گردد والسلام علیکم .