شهيد حسن‌ روحي‌

پاسدار شهيد حسن‌ روحي‌ خشك‌ مسجدي‌ فرزند شادروان‌ علي‌ به‌ سال‌ 1343 در شهر فومن‌ ديده‌ به‌دنيا گشود. از آنجايي‌ كه‌ روز تولدش‌ (18 مرداد) مصادف‌ با بيست‌ و هشتم‌ صفر، يعني‌ روز شهادت‌امام‌ حسن‌ مجتبي‌ عليه‌ السلام‌ بود، نام‌ او را حسن‌ نهادند.
حسن‌ دوران‌ كودكي‌ را در كانون‌ گرم‌ خانواده‌ پشت‌ سرگذاشت‌ و وارد دوره‌ نوجواني‌ شد. دوازده‌ساله‌ بود كه‌ پدرش‌ را از دست‌ داد و از آن‌پس‌، تحت‌ تربيت‌ مادرش‌ قرار گرفت‌ و خود نيز چون‌ پسر بزرگ ‌خانواده‌ محسوب‌ مي‌شد، مسئوليت‌ خانواده‌ را بر دوش‌ گرفت‌. دوران‌ تحصيل‌ خود را تا أخذ ديپلم ‌راه‌ و ساختمان‌ به‌ پايان‌ برد و به‌ دليل‌ علاقه‌اش‌ به‌ ادامه‌ي‌ تحصيل‌، در دانشگاه‌ تربيت‌ معلم‌ قبول ‌شد، اما به‌ دليل‌ دوري‌ از خانواده‌ و مسئوليتي‌ كه‌ در قبال‌ آنان‌ احساس‌ مي‌كرد، از ادامه‌ي‌ تحصيل‌صرف‌ نظر نمود.
پيش‌ از انقلاب‌ با داشتن‌ سن‌ و سال‌ كم‌، مراحل‌ پيروزي‌ انقلاب‌ را با علاقه‌ و شور و شوقي‌ بسياردنبال‌ مي‌نمود و به‌ دليل‌ روحيه‌ي‌ انقلابي‌ و ذوق‌ هنري‌، به‌ تهيه‌ كليشه‌هاي‌ عكس‌ و نوشته‌هاي‌شعارهاي‌ انقلابي‌ مي‌پرداخت‌ و از آنها در مدارس‌، مساجد و معابر عمومي‌ استفاده‌ مي‌كرد.
اين‌ شهيد بزرگوار، فعاليت‌هاي‌ شغلي‌ خود را ابتدا از نهاد بسيج‌ فومن‌ آغاز نمود و پس‌ از مدتي، ‌جذب‌ جهادسازندگي‌ اين‌ شهرستان‌ گرديد و با وجود سن‌ كم‌، مسئوليت‌هايي‌ را برعهده‌ گرفت‌. اولين ‌حضور وي‌ در جبهه‌، سال‌ 63 بود كه‌ حسن‌ به‌ صورت‌ ماموريتي‌، با نيروهاي‌ جهادسازندگي‌ به‌ مناطقي‌از استان‌ خوزستان‌ عزيمت‌ نمود. حضور او در تمامي‌ ميادين‌ حق‌ عليه‌ باطل‌، بصورت‌ داوطلبانه‌ وخالصانه‌ صورت‌ مي‌گرفت‌ و چندين‌ بار به‌ صورت‌ ماموريت‌هاي‌ 45 روزه‌ به‌ مناطق‌ جنگي‌ رفت‌.
پس‌ از خدماتي‌ كه‌ در نهاد جهادسازندگي‌ انجام‌ داد، به‌ كميته‌ي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ پيوست‌ و پاسدار رسمي‌ اين‌ نهاد انقلابي‌ گرديد. به‌ دليل‌ توجه‌ بسيار در مصرف‌ بيت‌المال‌ و محاسبات‌ دقيق‌ در امورمالي‌، پس‌ از مدتي‌ در كميته‌ انقلاب‌ اسلامي‌ شهرستان‌ فومن‌، مسئوليت‌ امور مالي‌ و پرسنلي‌ به‌ وي ‌واگذار شد. تقريباً پس‌ از يك‌ سال‌ مديريت‌ شايسته‌ و تسلط‌ در كار، به‌ رشت‌ منتقل‌ گرديد و جز و مسئولان‌ هسته‌ي‌ گزينش‌ اداره‌ي‌ كل‌ كميته‌ انقلاب‌ اسلامي‌ استان‌ گيلان‌ برگزيده‌ شد.
پس‌ از مدتي‌ فعاليت‌ و خدمت‌ صادقانه‌ در اين‌ نهاد، از نهاد مزبور براي‌ آخرين‌ بار بسوي‌ جبهه‌ها شتافت‌ و سرانجام‌ در سي‌ويكم‌ مرداد 1367 در استان‌ خوزستان‌ در منطقه‌ي‌ عملياتي‌ شلمچه‌، درعملياتي‌ تحت‌ عنوان‌ «حفظ‌ خرمشهر»، بر اثر اصابت‌ تركش‌ از ناحيه‌ عمومي‌ بدن‌ و همچنين‌عوارض‌ شيميايي‌، به‌ شهادت‌ رسيد و سرخ‌گون‌ به‌ لقاي‌ الهي‌ شتافت‌. پس‌ از 9 روز، جسم‌ گلگونش‌ را شناسايي‌ كرده‌ و آنرا به‌ زادگاهش‌ منتقل‌ نموده‌ و در نهايت‌ در گلزار شهداي‌ فومن‌، در جوارر ديگر همرزمانش‌ به‌ خاك‌ سپردند.
در بخشي‌ از وصيت‌نامه‌اش‌ آمده‌ است‌:
«... در مصرف‌ بيت‌المال‌ دقت‌ نموده‌ و با همه‌ يكسان‌ رفتاركنيد. از خانواده‌هاي‌ گرامي‌ مي‌خواهم‌ در محيط‌ خانواده‌ با آشنا نمودن‌ فرزندان‌ خود با مسائل‌ ديني‌ و آشنايي‌ آنها به‌ سيره‌ي‌ ائمه‌ي‌ معصومين‌ (ع‌) پايه‌ريزي‌ و رشد آنها را محكم‌ كنيد...».