شهيد تيمور آمده‌
 
سرباز وظيفه‌ شهيد تيمور آمده‌ فرزند نبات‌ به‌ سال‌ 1345 در روستاي‌ زيده شهرستان فومن  در خانواده‌اي‌ كشاورزو زحمتكش‌ به‌ دنيا آمد. هنوز حال‌ و هواي‌ خردسالي‌، بطور كامل‌ از سرش‌ بيرون‌ نرفته‌ بود كه‌ خودرا در مدرسه‌ ديد.
 
دوره‌ ابتدايي‌ را در زادگاهش‌ سپري‌ نمود و پس‌ از آن‌ به‌ دوره‌ راهنمايي‌ راه‌ يافت‌ و تا سال‌ اول‌ راهنمايي‌ به‌ درس‌ خواندن‌ پرداخت‌. پس‌ از ترك‌ تحصيل‌ مدتي‌ در خانه‌ ماندگار شد و بعد هم‌ براي‌ اينكه‌ سربار خانواده‌ نباشد، به‌ كار پرداخت‌. چند سالي‌ از اشتغال‌ او به‌ كار گذشت‌، تا اينكه‌ تصميم ‌به‌ ازدواج‌ گرفت‌ و زندگي‌ مستقلي‌ را آغاز كرد.
 
پس‌ از مدتي‌ با داشتن‌ فرزند صغير، تصميم‌ بر آن‌ گرفت‌ تا به‌ جبهه‌ رفته‌ و بعنوان‌ يك‌ رزمنده‌، به‌دفاع‌ از ميهن‌ اسلامي‌ بپردازد، بدين‌ ترتيب‌ در 15/2/65 به‌ ميادين‌ نبرد اعزام‌ شد و مدتي‌ به‌ مبارزه‌ پرداخت‌، تا اينكه‌ در واپسين‌ روزهاي‌ جنگ‌ ايران‌ و عراق‌، يعني‌ در سي‌ و يكم‌ تير 1367 در منطقه‌ي ‌سومار كه‌ تحت‌ محاصره‌ي‌ نيروهاي‌ بعثي‌ قرار گرفته‌ بود، مفقود گرديد و از آن‌ پس‌ به‌ عنوان‌ يك‌ شهيد بي‌نشان‌ و ناپيدا باقي‌ ماند.  
   بسم الله الرحمن الرحیم   

وصیت نامه  شهید تیمور آمده

ان الله یحب الذین یتاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص
خداوند آن مومنان را که بطور دسته جمعی جهاد میکنند و در مقابل کافران مثل سدی آهنین می ایستند بسیار دوست دارد .
با درود فراوان به امام عزیز مان و با درود فراوان به ارواح پاک شهدای انقلاب اسلامی بخصوص شهدای جنگ تحمیلی و با درود به خانواده عزیزم که سالهای بهترین زندگی خود را صرف تربیت و تعلیم من کردند انشاءالله که اجرا شما با خداست من با تمام توانی که داشتم قدم در راهی گذاشتم که دنباله خط سرخ آل محمدو علی و لبیک به ندای امام حسین در صحرای کربلا است با وظیفه شرعی که داشتم با سایر برادران هم رزمم عازم جبهه نبرد با کفار یعنی شدیم شاید خداوند از ما قبول کند انشاالله. اگر توانستیم در عرصه پیکار موفق شویم پیروز یه در غیر اینصورت اگر کشته شویم باز پیروزیم . چون به فرموده امام عزیزمان چه بکشیم و چه کشته شویم پیروزیم . اما روی سخنم با شما خانواده عزیزم است پدر و مادری که سالهای متمادی از بهترین لحظه های عمرتان را صرف تربیت و ساختن من کردید و مرا به این سن رسانیده اید. پدرم . مادرم شما بهترین کسان من در زندگیم بودید نمی دانم چطوری از زحمات شما قدردانی کنم انشاءالله که خداوند اجر شما را در آخرت میدهد . امیدوارم که زندگی پربارتری داشته باشید.  
و حال مادرم، پدرم، برادرانم ،همسرم ،جواد مهربانم و خويشاوندانم هميشه به دستورات خداوند توجه کنيد و هميشه بياد او باشيد همسر عزيزم افتخار کن و بر خود ببال . اگر من شهيد شدم برام اشک مريز تو همسر يک سربازي تو همانند زينب عليه السلام بردبار باش و سهي کن به جواد درس قرآن بياموزي و لباس شادي بپوشاني و آن را به جبهه براي اسلام بفرستي . و جواد عزيزم ياد بدهي همانند علي اکبر باشد او را متکي بخود و مومن و از کودکي روح او را با قران و ذکر خدا الفت دهي . جواد و همسر عزيزم سعي کنيد حق خود را در قبال پدر و مادرم بجا آوريد . و قران زياد بخوانيد بايستي در صحراي محشر بايستيد . همرزمان عزيزم اين آب و خاک و مکتب انسان ساز اسلام و امام عزيزمان را تنها نگذاريد و تمام سعي و کوششتان اين باشد که در اين امتحان الهي سر بلند و پيروز بيرون بيائيد . فراموش نکنيد دنيا به آخر مي رسد . به دنياي مادي دل نبنديد و خود را مهياي سفرآخرت کنيد . و درآخر وصيتم همسر مهربانم و آقا جوادم را به خدابزرگ مي سپارم و در آخرين وصيتم است . اگر مرا دوست داريد برايم اصلا گريه نکنيد .
 از طرف من به جواد عزيزم بگوييد که بابايت به زيارت رفته است  
خداحافظ
تيمور آمده